من می گویم شما بگریید
علیرضا قزوه
انتشارات سوره مهر
كتاب حاضر، مجموعه از مرثيههاي عاشورايي است كه آن را عليرضا قزوه در 263 صفحه و پنج فصل آورده است. مرثيههاي عاشورايي كتاب از سيف فرغاني، مولانا جلالالدين بلخي، محتشم كاشاني، اقبال لاهوري و شاعران صاحب اثر معاصر، همچون حميد سبزواري، محمدعلي مرادش و دهها شاعر معروف و مشهور معاصر و شاعران نوقلم، تشكيل شده است. عليرضا قزوه اين مجموعه را در پنج فصل و فصل اول آن به اين حسين كيست، با كربلا، با حسين، و فصل دوم را اي پدر جان همرهان بستند بار... به شهيدان هاشمي، حضرت علياصغر، حضرت علياكبر و حضرت ابوالفضل العباس(ع) اختصاص داده است.
وي در فصل سوم به ناله عشق است و آتش ميزند (دمي با اصحاب وفادار امام حسين(ع)) و فصل چهارم را به گودال قتلگاه پر از بوي سيب بود يك شب و روز عاشورا) و فصل پنجم را به (زينب اسيري رفت و ما بر جاي بودمين) بعد از عاشورا اختصاص داده است و هر فصل با شاعران آورده شده است كه مرثيهاي در اين باب سرودهاند. عليرضا قزوه در مقدمه كتاب مينويسد: اين سالهاي آخر، شعرهايي از اينجا و آنجا از برخي مداحان آشنا و نامآشنا ميشوم كه به جاي آنكه دل را باراني كند، دل را به درد ميآورد. برخي نيز داعية خودنمايي دارند، حال آنكه اصل در كربلا گم شدن است و به اصل خويش رسيدن. همين انگيزهاي شد تا اين اشعار را در دفتري فراهم آورم و هديهاش كنم به مداحان دلسوخته بهخصوص آنان كه به لحن عاشورا تكلم ميكنند و حنجرهشان وقف امام حسين(ع) و ياران او است.
ميتوانستيم به جاي اين شعرها اشعاري انتخاب كنيم كه زرق و برق الفاظش امروزيتر باشد، اما فرمان از دل گرفتم و حكايت چنين شد كه ميبينيد. در اين دفتر ضعفهاي دستوري و زباني و بهخصوص محتوايي كمتر به چشم ميآيد. حرير نور، شعري از محمدعلي مجاهدي را از متن ميخوانيم:
چون ديد به نوك نيسرش را خورشيد / بر خاك، تن مطهرش را خورشيد/
آرام، حرير نور خود را گسترد/ پوشاند برهنه پيكرش را خورشيد/