سقای آب و ادب
سید مهدی شجاعی
نیستان
روايتي است از زندگي حضرت عباس(ع) كه در ميان ديگر آثار شجاعي به لحاظ فرم و محتوا اثري متفاوت به شمار ميآيد.
در هر فصل از اين رمان رفت و برگشتهاي روايي متعددي ديده ميشود كه در فضاي سيال داستاني، جاي توصيفاتي اغلب شاعرانه را به يكديگر ميدهند و در هر موقعيت، زواياي جديدي از مفاهيم مورد نظر نويسنده را بازگو ميكنند.
در فصل نهم اين كتاب با نام «عباس فرشتگان»، نويسنده به بيان مضامين نو و كشف و شهودي دقيقتر از زندگي اين شخصيت پرداخته است و آن را از وجوهي درونيتر مد نظر قرار داده است. در بخشي از اين فصل آمده:
مقدمه كتاب «سقاي آب و ادب» اينگونه آغاز شده است:
»چه والا مقام و بلندمرتبه است حسين، كه عباسش در آستانه عروج عاشورا، از مسجدالحرام سير داد به مسجدالاقصاي كربلا كه «باركنا حوله لنريه من آياتنا.. و چه هماهمت و بلندآشيان است عباس، كه با دو بال عشق و ادب به سوي آسمان هفتم «دني فتدلي» پر كشيد و در مقام قرب حسين، به منزلتي بيبديل رسيد و در قابي از قوس بازوان حسين، ماوا گرفت