1- گامی به سوی علم دینی-فتحعلی وبستان-پژوهشگاه حوزه ودانشگاه
بخشی از هر علمی را گزارهها و مفاهیم غیرتجربی تشکیل میدهد. این دادههای غیرتجربی در واقع پایۀ دادههای تجربی و فعالیتهای علمی قرار میگیرد. از مسائل مهم فلسفه علوم اجتماعی، بررسی امکان و چگونگی حضور گزارهها و مفاهیم غیر تجربی، از جمله گزارهها و مفاهیم دینی در علوم اجتماعی است. نگارنده ابتدا یک «پارادایم» پیشنهادی را صورتبندی میکند. سپس به توضیح چگونگی استفاده از گزارههای دینی در جنبههای مختلف علوم اجتماعی مانند تدوین چارچوب فراتجربی تحقیق، تعریف مفاهیم و نظریهسازی در اشکال گوناگون تبیینی، تفسیری و انتقادی میپردازد.
2 - علم دینی، دیدگاهها وملاحظات-حمیدرضا حسنی ومهدی علی پور-پژوهشگاه حوزه ودانشگاه
یا «علم دینی» امکان تحقق دارد و آیا در صورت امکان، چنین علمی ضرورت و فایدهای دارد یا نه؟ در پاسخ به این پرسش اقوال بسیار گوناگون و متضادی از سوی متفکران ایرانی بیان شده است. یک سوی این طیف، سروش و ملکیان قرار دارند که علم دینی را نه ممکن میدانند و نه مفید. در منتهی الیه سوی دیگر طیف، مدافعان علم دینی قرار دارند که بعضی از آنان چون استاد میرباقری حتی حکم به امکان و ضرورت دینی شدن قواعد منطق و ریاضیات میکنند و برخی چون سید حسین نصر، علم دینی را نه تنها ممکن بلکه در دورهای محقق شده میدانند. سایرین هم در میانه این در سر طیف قرار میگیرند. در این کتاب با اکثر اقوال مطرح در این حوزه آشنا میشوید. از ملکیان و سروش گرفته تا زیباکلام و باقری و گلشنی و نصر و میرباقری.
3 - اسلامی سازی معرفت-ترجمه مجید مرادی-پژوهشگاه حوزه ودانشگاه
پژوهش در مبانی فلسفی، معرفت شناختی و روش شناختی علم دینی و بررسی نسبت بین علم و دین، به منظور بررسی و تبیین امکان، ضرورت و ساختار علم دینی از ضرورتهای پژوهشی در حوزه فلسفه علوم انسانی و اجتماعی به شمار می رود. از این رو پرداختن به این نوع مباحث و تبیین و بررسی نسبت اسلام و علوم انسانی و دیدگاه و نظریات نظریه پردازان در این عرصه و نیز تبیین و تعیین بخشیدن به مباحث تطبیقی در باب علوم دینی خاص اهمیتی خاص می یابد.
در قرن گذشته واکنشهای گسترده و گوناگونی در سطح جهان اسلام در برابر غرب و علم غربی صورت پذیرفته است. در این اثر دیدگاههای برخی نظریه پردازان مسلمان معاصر که قائل به علم دینی به شمار می آیند، بررسی شده.
4 - تحلیل هویت علم دینی وعلم مدرن-محمدرضاخاکی قراملکی- نشرکتاب فردا
ضرورت توليد علم ديني و مجهز شدن اين علم به ابزارهاي علوم ارتباطي جديد و راهکارهاي غلبه کردن بر علم مدرن از مباحث جدی و نیازهای تاریخی وضعیت کنونی ما است. نگارنده نخست به هويتشناسي و تبارشناسي علم مدرن پرداخته و روشهاي تجربي و کارکردي به کار رفته در آن را تشريح نموده است. سپس بحرانها و چالشهاي فراروي علم مدرن را برشمرده و پس از آن نسبت علم مدرن و دين و رويکردهاي تعارض انگارانه، تمايز انگارانه، تعامل گرايانه و وحدت گرايانه در اين زمينه را بازگو کرده است. در ادامه وي تحليلي از هويت علم ديني و تبارشناسي آن ارايه نموده و امکان و چگونگي علم ديني و روششناسي آن و تحقق تمدنسازي ديني را بررسي نموده است.
5 - علم ودین-ایان باربور-ترجمه خرمشاهی-علمی وفرهنگی
مؤلف در این کتاب به جدا انگاری مطلق حوزۀ علم از حوزۀ دین نقد دارد. او با وجود قول به تفاوت موضوع علم و دین، بر آن است که چون یک انسان و یک طبیعت و یک جهان بیشتر نداریم، نقاط اتفاق و اشتراکی بین این دو در روش و نگرش وجود دارد و هر دو مبتنی بر تجربهاند. از منظر باربور علم و دین با اینکه دارای دو حوزه کاملا متفاوتی هستند و علم به تجربه های حسی و دین به تجربه های دینی می پردازد، ولی هر دو در معرفت زایی ما نقش مستقیمی دارند. از نظر او علم و دین، نه در مقابل هم، بلکه مکمل هم اند.علم راجع است به تجربه حسی ما و دین به تجربه دینی ما. روش هر دو نیز یکی است.
6 - منزلت عقل در هندسه معرفت دینی-آیت الله جوادی آملی-اسرا
جايگاه و ارزش عقل در نظام معرفتي اسلام و آموزههاي ديني، اصلیترین موضوعی است که در این كتاب بررسی شده. نويسنده با استناد به آيات و روايات اشتراكات و مباني يكسان نظام دانشگاه و حوزه را مطرح ساخته و به این پرسش پاسخ داده که آیا اصولاً علم غیر اسلامی داریم یا نه؟ وی از اين ديدگاه دفاع كرده كه علم و دين و حوزه و دانشگاه با هم تعارض ندارند زيرا هر كدام بخشي از نظام هستي را تفسير ميكند دانشگاه و علم كتاب طبيعت را كه مخلوق خداي متعال است تفسير و كشف ميكند و حوزه و علوم ديني هم به تحليل كتاب تدوين ميپردازد.
همچنین در این کتاب مسأله مهم اسلامی شدن دانشگاه ها پردازش شده و راه کارهایی برای این موضوع ارائه شده است.
7 - هویت علم دینی-خسرو باقری-سازمان انتشارات
"علم دینی" معنایی موجه دارد که نه با هویت علم ناسازگار است، نه با هویت دین. در این معنا، دین همچون معرفتی مقدم بر علم، منبع الهامی برای مفاهیم، فرضیهها، مدلها و سبک تبیین خواهد بود. هنگامی که فرضیههایی از این دست که رنگ تعلق آنها به معرفت دینی آشکار است از بوته تجربه بگذرند، علمی دینی خواهیم داشت. . "علم دینی" به هیچ وجه پدیده غریبی در علم نیست؛ همه نظریه های موجود در علوم انسانی قیدی آشکار یا پنهان از منبعی غیر علمی به همراه دارند. کتاب هویت علم دینی در پی آن است تا به شکلی عام و فراگیر، مفاهیم و مصادیق علم دینی را بررسی کند.
8 - معنا، امکان و راهکارهای تحقق علم دینی-حسین سوزنچی- پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری
چه چیز را علم مینامند و آیا علم دینی ممکن است؟ در این کتاب ابتدا علم به معناي «تک گزارة معرفتي» از علم به معناي «يک رشتة علمي» و علم در مقام «ثبوت و حقيقت علم»، از علم در مقام «اثبات و تحقق تاريخي» جدا شده است. سپس به مسائل مهم در حوزة دينشناسي، يعني «ماهيت و اعتبار معرفت ديني»، و « نوع تعامل ميان متون ديني و علوم بشري»، پرداخته شده است. در بخش دیگر، مهمترين ديدگاههايي که در جامعة ما موضعي دربارة علم ديني اتخاذ کردهاند، مورد نقد و بررسي قرار گرفته؛ و در پايان، ديدگاه نگارنده درباره موضوع ارائه شده و مختصري از راهکارهاي کلان براي تحقق علم ديني، مطرح شده است.
9 - از علم سکولار تا علم دینی-دکتر گلشنی-پژوهشگاه علوم انسانی
بنا به نظر نویسنده این کتاب، دانشمندان به دنبال ماهیت دنیا هستند و اینکه چرا این اشیا در دنیا وجود دارند. ولی علم از دیدگاه اسلام در بعد نظری کشف آیات الهی ودر بعد عملی استفاده از امکاناتی است که خدا در اختیار بشر قرار داده است. از نگاه وی اگر مطالعه طبیعت براساس جهان بینی دینی باشد علم دینی واگر فارغ از جهان بینی دینی باشد علم سکولار می نامیم .در دو قرن اخیرعلم رایج در محیط های آمورشی ما علم سکولار بوده است. علوم طبيعت نیز ابتدا با يك بينش ديني شكل گرفت، سپس در دو قرن اخير جنبه سكولار پيدا كرد، اما با توجه به محدوديتهاي بينش سكولار و ثمرات نامطلوب علم سكولار در صحنه عمل، علم بايد بار ديگر جنبه ديني به خود بگيرد تا زمينه براي شكوفا شدن ساير ابعاد وجودي انسان فراهم گردد.
10- علم و فلسفه – حمید پارسانیا – پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
در فرهنگ اسلام، علم هویتی دینی دارد. در فرهنگ غرب مدرن علم هویتی دنیوی دارد و پا از تجربه فراتر نمیگذارد. این علم به دلیل پرهیز از مباحث فلسفی وجودشناختی، قادر نخواهد بود مبانی فلسفی خود را نیز توجیه نماید فلذا منطقاً به دامان شکاکیت و نهایتاً سفسطه و انکار واقعیت خواهد رفت. علم سکولار تجربه محور در چند دهه اخیر اقتدار و یکهتازی پیشین خود را از دست داده است و در رویکردهای پستمدرن جا برای سایرین منجمله دین و علم دینی باز شده. اما نویسنده در این کتاب، آن علم دینی که متأخر بر پیشفرضهای پستمدرن است را نفی میکند و آن را دینی نمیداند چرا که بر واقعیتی انکار ناپذیر تکیه ندارد. وی تنها راه را آغاز از علم حضوری و گزارههای بدیهی اولی منجمله «اصل واقعیت» میداند.