کتاب "اسم من سرخ است" موفق شد یکی ازبزرگترین جوایز نقد ادبی جهان موسوم به Mpak یاهمان جایزه ی ادبی دوبلین را برای او به ارمغان بیاورد. همزمان نخستین اثر او به نام "جودت و پسرانش" در 1983 نيز جایزه ی داستان نویسی اورهان کمال و ملیت را به خود اختصاص داد و در 1991 جایزه ی کشف اروپا را در فرانسه به دست آورد.پاموک سه سال آزگار یعنی در فاصله ی سالهای 1985 و 1988 در نیویورک زند گی کرده است. وي همه ی سالهای عمرش به غیر ازهمان سه سا ل را در شهر استانبول و همان کوچه پس کوچه و خیابان ها سپری نمود وهم اینک نیز در همان خانه ی واقع در محله ی نیشان تاش زندگی مي کند، خانه ای که در آن به دنیا آمد.درطول زندگی پاموک مگر به ندرت اتفاق افتاده باشد که در کار نویسنده گی او وقفه ای روی دهد، او سی سال آزگار است که به کار داستان نویسی مشغول می باشد و در طی این سی سال به کاری جز نوشتن دست نیازید، و این جریان تا حدودی به موقعیت اقتصادی خانوادگی او بر می گردد که معضل چند انی را در طول حیات اش برای او رقم نزده است.
پاموك كه به يك داستان نويس جهاني تبديل شده است در مقاله تامل برانگيزي سئوال بسيار مهمي را طرح و تلاش دارد تا بدان پاسخ دهد. در جواب هاي كه به اين سئوال اساسي مي دهد، مي توان به خيلي از پاسخ هاي ديگر در خصوص دنياي داستان نويسي او دست يافت. سؤال این است: برای چه کسی مینویسی؟ او در جواب مي گويد: "در سالهای میانی دهه ۷۰ وقتی من برای اولین بار تصمیم گرفتم رمان نویس شوم، این سؤال، دید اقشار بی فرهنگ نگه داشته شده جامعه را منعکس میکرد که عقیده داشتند هنر و ادبیات برای کشورهای غیرغربی فقیر که درگیر مشکلات گذار به مدرنیسم مي باشند، امورات لوکسی هستند.
سارتر فیلسوف فرانسوی، در اوایل دهه ۷۰ وقتی که گفت: "اگر یک روشنفکر اهل بیافرا بود، به نوشتن رمان نمیپرداخت"، به چنین عقیدهای باور داشت. در سالهای بعد کسانی که میپرسیدند: "برای چه کسی مینویسی؟ "بیشتر علاقه داشتند، بدانند مشتاقم کدام بخش جامعه آثارم را بخواند و دوست داشته باشد. میدانستم که این سوال به منزله یک تله است، چرا که اگر جواب نمیدادم "من برای فقیرترین و مستضعفترین لایههای جامعه مینویسم"، متهم به جلب حمایت از سوی حاکمان و بورژواهای ترکیه میشدم. این را هم در نظر بگیرید که به هر نویسنده خیراندیش بیریایی که اظهار کند برای کشاورزان و کارگران مینویسد، یادآوری خواهد شد که غیرمحتمل است که کتابهایش به وسیله مردم بیسواد خوانده شود.
در سالهای دهه ۷۰ وقتی مادرم از من میپرسید "برای چه کسی مینویسی؟ "لحن غمگین و دلسوزانهاش به من میفهماند که او واقعا در حال پرسیدن این سؤال است که "برای حمایت از خودت، چگونه برنامهریزی میکنی؟" وقتی دوستانم از من میپرسیدند برای چه کس مینویسم؟، ریشخندکنان میگفتند که کسی مایل نیست، کتابی از شخصی مثل من بخواند. با گذشت سی سال، این سئوال را بیشتر از هر زمان دیگری میشنوم، با توجه به اینکه حالا رمانهایم به بیش از ۴۰ زبان ترجمه شدهاند ، روی این سؤال تأکید بیشتری میشود"
از جمله آثار پاموك عبارتند از: "زندگی نو"، رمان "آقای جودت و پسرانش" (۱۹۸۲)، رمان "خانه ساکت" (۱۹۸۳)، رمان "قلعه سفید" (۱۹۸۵)، رمان "کتاب سیاه" (۱۹۹۰)، خاطرات "استانبول: خاطرهها و شهر" (۲۰۰۳) نمایشنامه "چهره پنهان" (۱۹۹۲)، رمان "زندگی نو" (۱۹۹۵)، رمان "اسم من قرمز است" (۱۹۹۸)، مجموعه آثار و مقالات "رنگهای دیگر" (۱۹۹۹)، "حيات نوين"، رمان "برف" (۲۰۰۲)،و رمان "گنجینه معصومیت" (۲۰۰۸).
منتقدین پاموک را یک داستانسرای پسامدرن میدانند که رمانهایش انباشته از تصاویر، تشبیهات، استعارهها و گفتارهای دو پهلو و پرمغزند. او در آثار خود از قتل عام ارمنیها به دست نیروهای عثمانی در ۱۹۱۵ یاد میکند و با نگرانی به سرنوشت کردها در زادگاهش، ترکیه، مینگرد. وي در اغلب داستانهایش تلاش می ورزد و قصد دارد رابطه ی مابین شرق و رسوم و آداب، مطالبات و دغدغه های انسان شرقی را با جهان غرب وارد متن داستانهایش نماید. خاصه در"اسم من سرخ"، این عناصر به مثابه ی رابطه ی شرق با رنسانس غرب سر برآورده است.اورهان در بیشتر آثار خود سعی برآن دارد نسبت به آنچه که خواسته آنرا مطرح سازد وموجبات دل مشغولی او را فراهم نموده است، گوشه نگاهی پلیسی ارائه دهد و در واقع نگرشی طنز گونه را با آن درآمیخته و به یاری این دوعنصر، به شیوه ای مداوم، اهمیتی خاص و درخور توجه به ریزه کاری های زندگی روزمره ی شخصیت ها ببخشد. نگاه همراه با رگه های طنز نویسنده، کوششی است درراستای به نقد کشیدن همه حوادث و دغدغه هایی که نویسنده را به طریقی به خود مشغول داشته است. شخصیت هایی که پاموک درآثارش آفریده، به یک معنی افرادی هستند که بخشهای مهمی از چالشهای ترکیه معاصر با آن پیوند خورده و با آن دست به گریبان می باشد.
پاموک فیلسوف نیست، سیاستمدار و جامعه شناس هم نیست. بلکه او در حقیقت داستان پردازی است توانا که اجازه نمی دهد هیچکدام ازعناصر و پدیدهها، خود را از چنگال تیزبین او وارهاند. بنا به گفته ی خود او، هرگز بر آن نبوده است که داستان نویسی سیاسی باشد و رمان "برف" اولین و آخرین رمان سیاسی او به حساب می آید. وي جامعه و شخصیتهایش را در آثارش هم مورد ارزیابی قرار داده و کارایی و تاثیرات عنصر سیاسی را درقهرمانان داستانهایش به کنکاش کشیده و مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است. پاموک در رمان "اسم من سرخ است" بخشی از تاریخترکیه در زمان امپراتوری عثمانی را به تصویر کشیده و نقطه مشترک تاریخ ترکیه و ایران را در نظر داشته است. نویسنده به شرح عشق و قتل در این رمان پرداخته است.
منابع براي مطالعه بيشتر:
- اورهان پاموك، قلعه سفید، ترجمه ارسلان فصیحی، نشر ققنوس.
- اورهان پاموك، زندگی نو، ترجمه ارسلان فصیحی، نشر ققنوس، 1387.
- امید حبیبی نیا، واکنش های جایزه نوبل ادبیات از دید یک تحلیل گر ترکیه، بي بي سي (21 مهر1385).