"کاخ هوس" قصر الشوق، "بچههای محل ما" اولاد حارتنا، "شناور روی نيل" ثرثره فوق النيل و "بچه های جبلاوی" اطفال الجبلاوی از جمله مشهورترين آثار نجيب محفوظ به شمار می روند. ويژگی آثار او روايت تاريخ تحولات اجتماعی قرن بيستم مصر است. نجیب محفوظ از پیمان صلح انورسادات با اسرائیل حمایت کرد و به همین جهت کتابهايش در خیلی از کشورهای عربی ممنوع شد و تنها پس از بردن جایزه نوبل از تحريم آزاد شد. محفوظ در ۳۰ اوت۲۰۰۶ پس از یک عمل جراحی دربیمارستان درگذشت.
رمان "بچههای محل ما" در 1959 به شکل پاورقی منتشر شد و كل آن به صورت كتابي مستقل در 1965 در بیروت به چاپ رسید. اين كتاب داستانی کلیدی است که محل پیدایش یکتاپرستی و خرد را در شهر کهن قاهره توصیف میکند. این کتاب چنان بحث هایی برانگیخت که محفوظ، ترجیح داد تا آن را از فهرست آثار خود حذف کند. ماجرای داستان، تقلیدی از قصص کتاب مقدس و قرآن کریم است و مسائلی در رابطه با وجود خداوند، شر و فساد و تبادل میان جادو و علم را مطرح میکند. الزعبلاوی، شیخ مرموز و بینانگذار پرهیبت یک محله، ادهم پسر دومش را که دورگه است برمیگزیند تا موقوفاتش را اداره کند. ادریس، پسر ارشد، به این تبعیض اعتراض میکند و در پی آن از خانه مطرود و شیطان مجسم میشود.
ادریس موفق می شود که ادهم و همسر او را در سقوط به دنبال خود بکشاند، بدین ترتیب که متقاعدشان میسازد که آینده خود را در وصیتنامه سری پدر بخوانند. ادهم در حین عمل غافلگیر میشود و او را نیز از کانون خانواده، که به صورت بهشت از دست رفته درمیآید، میرانند. یکی از پسرانش، به نام قدری، برادرش همام را که مورد توجه الزعبلاوی بود میکشد: بدبختی بر فرزندان بیگناه او نازل میشود و حال آنکه نیای خانواده، منزوی و ظاهراً بیاعتنا، در پشت درهای بسته به زندگی ادامه میدهند. پس دورانی چون عصر آهن برای همه آغاز میشود: کار، فقر و رنج بروز میکند.
در اين رمان پیدایش ظلم با ظهور اداره کنندگان جدید موقوفه شکل میگیرد که همه درآمدها را به انحصار خود درمیآورند. با این حال، جبل مارگیر عصیان میکند و موفق میشود که الزعبلاوی را تحت تأثیر خود قرار دهد و الزعبلاوی، همانگونه که خداوند موسی را مخاطب قرار میداد، با او سخن میگوید و پس از آن او جامعهای عادل ایجاد میکند. دوران ترقی آغاز میشود، اما براثر خودخواهی و فراموشکاری انسانها بسیار زود از میان میرود. رفاعه نجار، که چون مسیح مهربان و مردم دوست است پیامی از عشق میفرستد و پیش از کشته شدن میکوشد تا بدی را از ذهن مردمان دور کند: یارانش خاطره مقدس او را حفظ میکنند. قاسم چوپان که مدعی است یکی از خدمتکاران الزعبلاوی به او الهام میبخشد ظاهر میشود و حق را براساس قدرت دوباره برپا میدارد: ولی هیچکدام از جانشینانش موفق نمیشوند که راه او را ادامه دهند.
سرانجام عرفهیجادوگر سرمی رسد و میکوشد تا راز الزعبلاوی را کشف کند: اما فقط مرگ خود را برمیانگیزد و به دست رئیس میافتد که تشنه استفاده از دانش اوست. حَنَش، پس از کشته شدن برادرش عرفه میگریزد و امید واهی بازگشت و انتقام را در دل همه ستمدیدگان برمیانگیزد. این کتاب، که توهینی نسبت به برتری اسلام و بنیادهای اخلاقی حکومت تلقی شد، با وجود الفاظ نسنجیده و پایان مبهم آن، سر و صدای زیادی برپا کرد. اولاد حارتنا که تحت تأثیر هسیودوس Hesiodos و ریشار سیمون Richard Simon و عصر روشنگری و اوگوست کنت Auguste Conte و آلفرد لوازی Alferd Loisy نگاشته شده است به دوران لاادریگری زندگی محفوظ تعلق دارد، اما در آن سوی شک، حکمتی بنیان کن عرضه میکند: بهشت و جاودانگی ممکن است باعث یأس و حرمان ما شود، زیرا تنپروری همه چیز را به جهنم تبدیل میکند و تنها کوشش و امید میتواند خوشبختی مداوم انسانها را ایجاد کند: جعبه پاندورا بر باغ عدن رجحان دارد.كتاب داستان "موعظه شيطان" در دو بخش فراهم آمده است. بخش نخست حاوي مقالاتي است كه در آن نجيب محفوظ نويسنده نامي عرب معرفي شده است. در بخش دوم نيز ترجمه چند داستان كوتاه از نامبرده به چاپ رسيده است. در بخش نخست كه در معرفي و شناخت نجيب محفوظ نام گرفته اين عناوين آمده است: "گاهشمار وقايع زندگي نويسنده"، "مقدمه مترجم انگليسي"، "كوچه مدق" يكي از آثار نجيب محفوظ، "پيام نجيب محفوظ به فرهنگستان سوئد"،"گفتگو با نويسنده" و "فهرست آثار به ترتيب تاريخ نشر".
در بخش دوم كتاب ترجمه چند داستان كوتاه از نجيب محفوظ است كه عبارتند از: "نامه"، "ملاقات"، "پس از غروب"، "تصميم ناگهاني"، "سلطان"، "آدمكش"، "ايوب" و "موعظه شيطان". داستان "نامه" حكايت مردي است كه جنايتي مرتكب شده اما با تغيير چهره و نام روال عادي زندگي را پي میگيرد و از ترس مجازات در امان مي ماند. او صاحب منزل نه طبقه ای مي شود و آنها را به اجاره وامی گذارد. تا اين كه يك روز نامه ای به دست او می رسد با اين مضمون كه اجل رسيد با اين نامه مرد را دچار دلهره مي كند و داستان ادامه میيابد.محفوظ در "روز قتل رئیس جمهور" كه شامل رماني کوتاه از قتل رئیس جمهور و چند داستان کوتاه مي باشد در مورد دختر و پسری نوشته است که عاشق هم هستند سال های زیادی هست که نامزدند و از طرف اطرافیان تحت فشار مي باشند تا زودتر ازدواج کنند ولی شرایط وحشتناک اقتصادی مصر به آنها این اجازه را نمی دهد. داستان توسط سه راوی (دختر، پسر و پدربزرگ پسر) روایط می شود. در اين رمان عشق، اقتصاد و سیاست در کنار هم مرور می شوند. داستان هاي کوتاه "رنگین کمان"، "قهوه خانه خالی"، "رویای نیمه شب"، "خاکستر"، "رو در رو"، "روز سرشار"، "پایان" و "لوکوموتیوران" از داستان هاي ديگر نجيب محفوظ است. در قسمت های از اين کتاب آمده است: "موقعی مرا ببوس که دوستم داشته باشی و چیزی جز عشق من، مشغولت نکرده باشد"، "هیچ چیز جز اندوه، از عشق نیرومندتر نیست" و "شدت رنج ها با افزایش آنها کم می شود".
منابع برای مطالعه بيشتر:
- نجيب محفوظ، موعظه شيطان و چند داستان كوتاه، مترجم محمد جواهر كلام، شادگان، 79.
- نجيب محفوظ، جنايت، مترجم محمدرضا مرعشي پور، نشر شادگان، 176 ص.
- مهشید نونهالی، بچههای محل ما، كتاب نيوز، (21 اسفند 1384).
- نجيب محفوظ، بهشت كودكان، ترجمه یوسف عزیز بنی طرف، سايت مهر هرمز.
- نجيب محفوظ، دنياي خدا، ترجمه محمد جواهرکلام، مجله داستان وشعر قابيل.
به نقل از بنیاد ادبیات داستانی