نام شیخ فضل الله نوری، در تاریخ، با عنوان مشروطیت گره خورده و آنچنان که برای فهم جریان و تاریخ مشروطه ناگزیریم شخصیت و اندیشههای شیخ فضل الله نوری را بشناسیم تا نسبت به طیفها و جریانات مشروطیت شناختی صحیح و دقیق پیدا کنیم.
آنچه در کتاب اندیشه سبز ، زندگی سرخ (زمان و زندگی شیخ فضل الله نوری)به قلم علی ابوالحسنی (منذر)پیش روست، مروری بر شخصیت علمی، اجتماعی، سیاسی و دینی ِ شیخ فضل الله نوری میباشد که توسط محققی متبحّر و خالی از حبّ و بغضهای به تحریف کشاننده تدوین و بررسی شده است.
نویسنده ابتدا به حیات شخصی، خانوادگی و علمی او مروری کرده و سپس بر این اساس که معماران ِ جان و مربیانِ روح شیخ فضل الله نوری ، دو استاد بزرگ او یعنی «میرزا حبیب الله رشتی(ره)» و «میرزای شیرازی(ره)» بوده و شخصیت «جامع» شیخ، در واقع عصارهای از فضائل علمی و عملیِ آنان – خاصه میرزای شیرازی- بوده است، به بررسی احوال و اندیشههای این دو استاد بزرگ پرداخته تا فضای حاکم بر محیط پرورش وی و عوامل رشد و کمال او روشن شود.
عمدهی شاگردی شیخ، نزد میرزای شیرازی(ره) در سامرّاء بوده که با بررسی پروندهی عظیم علمی، عملی و بینش دقیق سیاسی آن بزرگ مرد، تبیین ارتباط وثیق ایشان با شاگردش شیخ فضل الله و در نهایت عزیمت شیخ به تهران به امر استاد و فعالیتها و خدماتش به مسلمین، نمایانگر سیمای اندیشه و رفتار شیخ نوری(ره) است.
نویسنده پس از این بخش، ضمن مرور بر مبارزات و فعالیتهای سیاسی شیخ از جنبش تحریم تا دوران پرفراز و نشیب مشروطه، به تبیین مراحل این مبارزه میپردازد.
در این بخش تشریح میشود که شیخ در جنبش تنباکو نقش سه گانهای را به عهده داشته است: 1.مجرای ارتباط و منبع اطلاعات برای رهبر جنبش (میرزای شیرازی) در پایتخت 2.جایگاه ویژه در خُنثاگری تبلیغات سوء بر علیه نهضت 3.تبلیغ روح دینی و هویّت مذهبی ِ نهضت
نظر به جایگاه ویژهی شیخ در نهضت تنباکو و اعتباری که در متن جامعه و میان نخبگان پدیدار گردید، حق این بود که پرچم عدالت خواهی صدرِ مشروطه را نیز ایشان به دوش بکشد؛ و چنین هم شد.
نویسنده در ادامهی سخن به تبیین همین موضوع پرداخته و نشان میدهد که شیخ شهید با تدابیر حکیمانه و فعالیتهای سیاسیاش چگونه مقدمات جنبش اجتماعی عدالت خواهی را فراهم کرد، اما تحت تأثیر جریانات پیش آمده که تفصیل آنها در کتاب گذشته است، در حول و وَلای اینکه موج نیرومند «مشروطه» همه را –طوعاً یا کرهاً- باخود همراه کرده بود، شهید نوری ناگزیر با شعاری جدید به میدان آمد «مشروطه مشروعه» و این، به معنای ورود به سومین مرحلهی مبارزات شیخ بود که در نهایت اوضاع حساس و پیچیدهی آن روز کشور و پردههایی که یکی پس از دیگری (با نیرنگ بریتانیا و همراهی تزار) رخ مینمود، کار را بدانجا رساند که شیخ شهید مصلحت اسلام و ملت را در تحریم و هدم «پارلمانتاریسم وارداتی» دید و در واقع بر آن شد که «عدالتخانه» را جایگزین مجلس کند.
بخش پایانی کتاب به تشریح این شرائط و پیچیدگیهای زمانه میپردازد و علل عدم موفقیت شیخ فضل الله نوری در نیل به اهداف مقدسش را تبیین میکند.
این کتاب در صفحه 184از سوی مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران به چاپ رسیده است.