نویسنده: محمد بن طیب. مترجم: کبری روشنفکر.
ناشر: کتاب توت و پژوهشکده تاریخ اسلام.
تهران، چاپ اول، ۱۳۹۲
مقدمه
از درون اسلام یگانۀ عقیدتی، عبادی و آیینی، اسلام صوفی برمیخیزد.؛ اسلامی که رنگ تصوف گرفته و از جهاتی چون اندیشه، تصور، عمل، اعتقاد، عبادت و کردار از اسلام دیگر که بیشمار ولیزادۀ دین یکتاست، متفاوت است. این چندگانگی شاید به خاطر دگرگونیهای تاریخی اسلام و حرکت جغرافیایی آن باشد که باعث شده است دستههایی از مسلمانان از یک بعد بدان بنگرند و با توجه تمام آن را بپرورانند؛ در نتیجه بر تصوری که از این بعد دارند اثر گذارند و اسلامشان به رنگی خاص درآید. سخن از «اسلام صوفی» به معنای دیانت جدید و آیینی نو و مغایر با اسلام و خارج از اصول و قواعد آن نیست، بلکه هدف کشف ویژگیهای نگرش صوفیانه به اسلام و جلوههای تلاش نظری و عملی طرفداران، ضمن ارائۀ تصویری صوفیانه از دین است.
اسلام متصوفه به زبانهای گوناگون مورد بحث و بررسی زیادی قرار گرفته و توجه زیادی بدان شده است و مسلمانان و غیر مسلمانان بدان روی آوردهاند. پیروان این مکتب به دنبال کشف و شهود الهی و روحی و الهام ربانیاند، با اینهمه از سیاست، جامعه، وضعیت عمرانی و بنمایههای فرهنگ آن بیبهره نیستند؛ زیرا تصوف فقط دستمایۀ ذوق و وجد نیست، بلکه محصول خردها و تجاربی است که در تولید آن، نیروی تفکر همگام با نیروی تخیل سهیم بوده است.
معرفی کتاب
نویسنده بخش اول پژوهش خویش را به تاریخچۀ پیدایش و تحول اسلام صوفی اختصاص داده است. در این بخش عوامل و مقدماتی که سبب ظهور و بروز آن شده ذکر گردیده است؛ از جمله عوامل دینی، اجتماعی و سیاسی که دست به دست هم، شرایطی را برای ظهور اسلام صوفیمنش فراهم کردهاند. در ادامه مهمترین ویژگیها و جلوههای اساسی اسلام صوفی برشمرده شده و آنها در سه نمود زهدی، تعبدی و اخلاقی دستهبندی شدهاند. در پایان این فصل به شاخصترین مراحل دگرگونی در تصوف اشاره گردیده و از شخصیتهای بنام و مدارس آن یاد شده است.
در بخش دوم نویسنده بارزترین ویژگیهای اسلام صوفی را بیان کرده و آن را شامل سه موضوع عشق الهی، معراج روحی و ذوق قلبی دانسته است. در موضوع عشق الهی به اظهارات سه نظریهپرداز این باب ــ رابعه عدویه، حلاج، و ابن عربی ــ اشاره کرده و رابعه عدویه را اولین نظریهپرداز و از پیشگامان نامور عشق الهی معرفی کرده و دربارۀ آن صحبت نموده است.
در موضوع «معراج روحی» از مقامات، احوال و حالات صوفی، و بحث وحدت وجود سخن گفته و در آخر بحث (نظریۀ ولایت) را پیش کشیده و ولایت را برترین مراتب قرب الهی و سرانجام معراج به سوی او دانسته است که در این مرحله خداوند وی را یکی از اولیای خود قرار میدهد.
و در ادامه در موضوع ذوق قلبی به سخنان سه صاحبنظر این عرصه چون محمد غزالی، محمد اقبال و ابن عربی دراینباره اشاره شده است.
نویسنده در این دو بخش، تمام توان را صرف تعریف اجمال بعد نظری اسلام صوفی کرده و بعد عملی باقیمانده را به بخش سوم اختصاص داده و آن را «اسلام صوفی نهادی» نام نهاده است. و ضمن آن، مسئلۀ روند تحول اسلام صوفی و تبدیل آن را به نهاد مستقل، بررسی نموده و ابتدا به ابعاد تاریخی و جغرافیایی، اشارهای گذرا کرده و سپس به خود نهاد تصوف پرداخته است. محمد بن طیب در ادامه عوامل تشکیلدهنده و روابط آن را تبیین کرده و در پایان، وظایف دینی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی مکاتب گوناگون تصوف را تحلیل نموده است.
به نقل از پایگاه عبرت پژوهی تاریخی