سادات ببخشند
احمد علوی
فصل پنجم
احمد علوی از شاعران پُر کار آیینی سراست که پس از سالها تجربه اندوزی اولین مجموعه شعرش یعنی " سادات ببخشند " را حول محور ستایش و مدح و رثای قمر منیر بنی هاشم حضرت عباس ابن علی " صلوات الله علیه " منتشر کرده است.
این دفتر شعر در ابتدا متشکل از یک ترکیببند بیست و هشت بندی در وزن مفعولُ مفاعیلُ مفاعیلُ فعولن و یا در خوانشی دیگر مُستفعِلُ مُستفعِلُ مُستفعِلُ فع لن ؛ بحر:(هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف) است که بیشتر بندهای این ترکیب دارای ردیف یا قافیههای خاصی هستند و پس از این ترکیببند مطول، هشت غزل دیده میشود.
زبان در شعرهای این کتاب، روان و فاقد تکلف است و با صمیمیت مخاطب را پیش میبرد. از لحاظ ساختار اکثر شعرها روایت محور هستند که این خصیصه روایی بودن تا حدی هم موجب انسجام در کلیت کلام شاعر شده است.
فضای غالب در شعرهای این دفتر عموماً شامل مدح رزم حضرت عباس(ع) و مراثی مصیب و شهادت آن حضرت؛ نکته ویژه و قابل توجه در دل سرودههای احمد علوی در عرصه مرثیه،پاسداشت عظمت حماسه عاشوراست.
شاعر اگر هم قصد بیان مرثیه و به تصویر کشیدن مصیبت را دارد، آن را در اوج شکوه تصویر میکند نه در راستای تضعیف و ناتوان نشان دادن آل الله که این خصوصیت از کاستیهای بسیاری از اشعار رثا محور حوزه شعر ولایی است که شاعر با هوشمندی و معرفت عاشورایی خود به سلامت از این لرزش گاه عبور کرده است.
مفهوم روضه در شعر علوی، لزوماً ارائه مکشوف آن نیست. شاعر اگر هم در جایی نیازی به گریز به مرثیه داشته باشد با یک اشاره گذرا که برای اهل دل کافی است از روضه میگذرد؛
بگذار که یک روضه ی کوتاه بخوانم
ای کاش که نه کوچه،نه دیوار،نه در بود..
..
ما بین دو دست تو چرا فاصله افتاد
این قصه چرا داشته پایانی از این دست..
استفادههای نو از برخی تشبیهات و آرایههای مرسوم از نقاط برجسته شعر احمد علوی است. برای مثال، واژههایی مانند قمر، دریا و ماه در استعاره از وجود مبارک حضرت عباس(ع) بسیار در شعر ولایی از قدما تا کنون رواج داشتهاند. علوی هم در فرآیند یک بازی لفظی ملیح بیتی را در چنین فضایی میسراید؛
خورشید که در بدرقه اش دست تکان داد
از مشتریان پر و پا قرص قمر بود..
..
یا در بیتی دیگر از کتاب که شاعر دلیل شهرت دریا را گره خوردن نام به نام و منش حضرت عباس میداند؛
قبل از تو کسی شعر نمی گفت برایش
پیچید پس از نام تو آوازه ی دریا..
..
صنعت " تضمین " در شعر احمد علوی جایگاه قابل توجهی دارد و روی دیگر این مسئله قوت حافظه ادبی شاعر را میرساند؛ برای مثال شاعر در آخرین بیت بند پانزهم ترکیببند موجود در کتاب و نیز در بیت ترکیب همان بند، شعر را با دو بیت تضمین دار به پایان میرساند که هر یک از ابیات متضمن مصراعی از شاعری بزرگ است. مصراع تضمینی اول از کلیم و مصراع دوم از حافظ؛
" ما زنده به آنیم که آرام نگیریم "
ماییم فقط زنده به این سینه زدن ها
زیر علمت امن ترین جای جهان است
" چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است "
و در بیت چهارم بند هجدهم نیز شاعر فقدان دستهای مبارک حضرت عباس(ع) را با زیرکی و با تضمین مصراعی از سعدی برای مخاطب تداعی میکند؛
در حسرت آغوش توام تا ابد الدهر
" چون طفل دوان در پی گنجسک پریده "
و در بیت پنجم بند بیستوهفتم نیز مصراعی از شیخ بهایی را تضمین کرده است؛
" ای تیر غمت را دل عشاق نشانه "
از زخم غمت قسمت ما نیز بگردان
هوشمندی شاعر در انتخاب ابیات و مصاریعی که تناسب لفظی و معنوی با سروده خود شاعر دارند در فرآیند تضمینهای انجام شده قابل تحسین است.
استفاده از مفاهیم شعری و سرایش حول محور آنها و استحکام بخشیدن به آن به دلالتهای هنری از دیگر ویژگیهای شعری علوی است؛
از قامت سرو تو به هم ریخت قوافی
وصف تو نگنجید در آشفتگی نظم
..
پیوند عجیبی ست میان تو و مادر
ای نام درخشان تو هم قافیه با یاس
شعر احمد علوی،شعری است با واژههای سرکش و سرمست که دریای پرتلاطمی از واژهها ساخته تا هیچ وقت آرام نگیرد.