مرتضی بعد از سالها دفترچهای از یادداشتهای برادرش اسدالله را پیدا می کند. این دفترچه خاطرات یکی از عملیاتهای آبی-خاکی هشت سال دفاع مقدس را روایت می کند...
متأسفانه در سالهای گذشته عرصه کتب دفاع مقدس ما به ورطه تکرار کشیده شده است و با آثاری مواجه بودهایم که تفاوتشان با آثار قبلیشان تنها نام شهید بوده است. مجموعههایی مانند "نیمهی پنهان "، "یادگاران " و ... که ناشر کتاب «عملیات فریب» بیش از یک دهه است به انتشار آنها میپردازد، ایدههای بسیار خوبی بودند که با تکرار مکرر کتابهایشان باعث آسیب خود آثار و شاید دلزده شدن مخاطب خود شدند.
عملیات فریبجزو متفاوتترین کتابهای منتشر شده در سالهای اخیر در حوزه دفاع مقدس است که نشان میدهد هنوز هم گنجینه دفاع مقدس توان بیان حرف خود به زبانهای جدید و غیر تکراری را دارد.
مرتضی بعد از سالها دفترچهای از یادداشتهای برادرش اسدالله را پیدا می کند. این دفترچه خاطرات یکی از عملیاتهای آبی-خاکی هشت سال دفاع مقدس را روایت می کند.
مرتضی پس از خواندن دفترچه تصمیم میگیرد افرادی که نام آنها در دفترچه آمده است را پیدا کند و با انجام مصاحبه با آنها به دفترچه برادرش زندگی جدید ببخشد.
نویسنده بعد از آغاز مصاحبهها و طی فرآیند کار متوجه میشود عملیاتی که اسدالله در آن شرکت داشته و خاطرات آن را ثبت کرده است همزمان با والفجر 8 و فتح شهر فاو انجام شده است، اما در منطقهای دیگر به نام جزیره ام الرصاص. این عملیات که در دسته عملیاتهای ایذایی قرار می گیرد، جهت فتح جزیره ام الرصاص طراحی شده بود. شنود بی سیم های زمان جنگ نشان میدهد زمانی که نیروهای عراقی متوجه حمله ایران به این جزیره شدند، به فرماندهان خود اطلاع میدهند که ایران حمله بزرگی را در منطقه آغاز کرده است و چنانچه نیروی کمکی فرستاده نشود، ایران ممکن است تا بصره پیشروی کند. این مسئله باعث ارسال نیروهای فراوان به منطقه ام الرصاص جهت جلوگیری از سقوط بصره میشود؛ اما رزمندگان ایرانی بعد از دو روز و با کمترین مقاومت جزیره را تخلیه میکنند. با گذشت زمان اندکی مشخص میشود هدف ایران در این عملیات تسخیر بصره نبوده بلکه هدف اصلی سردرگمی دشمن و معطوف شدن حواس آنها به ام الرصاص و فتح فاو به تبع آن بوده است. رزمندگان تیپ 10 سیدالشهدا، تیپ 21 امام رضا (ع) و تیپ الغدیر یزد با رشادت و فداکاری خود، این مهم را انجام دادند.
حال کتاب "عملیات فریب" برای اولین بار به بهانه بازخوانی دفترچه شهید اسدالله قاضی سعی در ورود به این عملیات با نگاههای متفاوت کرده است. در هر فصل کتاب، این عملیات از نگاه یک نفر از افرادی که نامشان در دفترچه آمده است، روایت میشود.
فصل اول از نگاه مادر اسدالله که او را بدرقه میکند، فصل دوم محمود نطنزی که از سمنان تا اهواز او را همراهی میکند. فصلهای بعدی نیز روایت را از کسانی میخوانیم که همراه اسدالله در خود عملیات بودهاند. از جذابترین فصلها روایت معصومیان است که در این عملیات 13 تیر میخورد و زنده میماند!
این روایتها که مانند قطعات پازل دفترچه اسدالله را کامل میکنند، تجربه متفاوت و جذابی را در عرصه کتابخوانی به وجود آورده است. پیش از این کتابهای «حرمان هور»، «نامههای فهیمه»، «کنار رود خین»، «بمو»، «دوران به روایت همسر شهید»، «سفر جنوب»، «پایی که جا ماند»، «بلورچی»، «روزنوشت حسن باقری»، «ر» و حتی رمان «نه آبی نه خاکی» به عنوان نمونههایی از به کارگیری اسناد خانگی جنگ تحمیلی بودهاند، اما سبک نگارش آنها با عملیات فریب متفاوت است.
شاید شبیهترین اثر معتبر بینالمللی منتشر شده به "عملیات فریب " کتاب "مثلاً برادرم" اثر "اووه تیم" باشد. در این کتاب نیز اووه پس از سالها سراغ دفترچه شخصی برادرش کارل هاینتس میرود که سرباز ارتش SS در جنگ جهانی دوم بوده است و در حمله به شوروی کشته شده است.
این کتاب نیز با محوریت یادداشتهای کارل هاینتس نوشته شده و اووه تیم پس از سالها سعی دارد به بازخوانی و رمزگشایی دفترچه برادرش بپردازد.
بر خلاف عملیات فریب، "مثلاً برادرم" به تخطئه کارل میپردازد و او را فریب خورده فرماندهان نازی معرفی میکند. همچنین با تکرار برخی جملات دفترچه نشان میدهد قتل و کشتار برای برادرش عادی شده است و از این کار لذت میبرد.
" 75 متر آن طرف تر ایوان دارد سیگار میکشد، طعمهای لذیذ برای ام¬جی من."
اما در عملیات فریب با اینکه با عملیاتی مواجه هستیم که در خاک عراق انجام میشود و مستقیماً نمیتوان آن را در زمره عملیاتهای دفاعی قرار داد؛ همچنین از طرفی شاهد دردناکترین صحنههای جنگی در یک عملیات ایذایی هستیم، اما باز هم با اثری ضد جنگ مواجه نیستیم و حتی یک خط در مذمت این عملیات دیده نمیشود.
"آنطرفتر نوجوان کم سن و سالی آه و ناله میکرد و کمی آنطرفتر دو نفر یکی را که ترکش خمپاره خورده بود، میبستند. ولی هیچکدام را در تاریکی نمیشناختم. ناگهان به خود آمدم. خدایا چه میبینم؟ خدایا چه دردناک و چه مظلومانه بچهها درون خاک و گل و خون میغلتند. دلم خدا را صدا کرد و قلبم فشرده میشد. خدایا این بچهها به چه جرمی مظلومانه و چطور در این جزیره دورافتاده جان میدهند "
حتی در پایان که نویسنده دفترچه خاطرات در حالت نجوا با دوستان شهید خود است دفترچه را اینگونه به پایان میبرد:
"... شما فهمیدید که در چه موقعیت حساس و مرحله آزمایشی قرار گرفتید که میباید برای حفظ اسلام، جان را چشم بسته فدای محبوبتان کنید و ندای رهبرتان را با ایثار دست و پا فریاد بزنید..."
در حالی که پایان دفترچه کارل و کتاب مثلاً برادرم اینگونه است:
"در اینجا یادداشتهایم را تمام میکند، چون به نظرم معنی ندارد وقایعی به این وحشتناکی را که گاهی اتفاق میافتد ثبت کنی"
با مطالعه هر دو اثر معرفی شده، شاید بتوان از یک زاویه به تفاوت دفاع مقدس ما با سایر جنگهای بینالمللی و دیدگاه رزمندگان و بازماندگان به مفهوم جنگ پی برد. تفاوتی که امتداد آن این روزها در وصیتنامههای شهدای مدافع حرم هم قابل مشاهده است.
گفتنی است این کتاب با شمارگان ۲۲۰۰ نسخه در ۳۴۴ صفحه مصور با قیمت ۲۲۰۰۰۰ ریال از سوی انتشارات روایت فتح منتشر و روانه بازار کتاب شده است.
به نقل از رجانیوز