رمان برج ۱۱۰ نوشتهی نویسندهی توانمند و صاحبسبک , فیروز زنوزی جلالی است که به تازگی توسط انتشارات علمی فرهنگی و به همت بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان در شمارگان ۱۰۰۰ نسخه و ۶۶۶ صفحه راهی بازار کتاب شده است.
این اثر حسبحال چوپانی است که در فضایی تمثیلی و نمادین سفر خود را آغاز میکند و با افرادی که هر یک نمایندهی انواع گروهها، طبقات اجتماعی، باورها و سیاستهای خاص خود هستند مواجه میشود و به استناد قلب شفاف و زلال خود از هر وادی نمادین عبور میکند. در نهایت به طبقه آخر برج ۱۱۰، جایی که مسجد کوفه قراردارد میرسد. در این اثر بیمانند نویسنده برآن بوده تا تاریخ بشر را از زمان پیدایش تاکنون در قالب نمادین و تمثیلی به تصویر بکشد و در نهایت این بنمایه را مطرح کند که انسان علی رغم تمام انحرافات، پستیها، فراز و نشیبهای بنیادین، سلطهطلبیها، ظلمهایی که به خود روا داشته، در نهایت الگویی برای درست زندگیکردن و انسانبودن داشته که همان مولای متقیان علی(ع) با تمامی تعالیم، باورها، منشها و زندگی پرافتخارشان است.
نثر این اثر با توجه به قالب، شخصیت پردازی و فضای حاکم بر داستان بسیار قوامیافته و فاخر است. نویسنده در جایجای داستان از خود ابداع به خرج داده و واژه سازی کرده است. کاری که پیش از این نادر ابراهیمی هم به آن گرایش داشت. از این رو میتوان این دو نویسنده را صاحبسبک دانست و به نوعی در گروه نویسندگان ساختارگرای ایران قرارداد. هر چند که زنوزی تنها به ساختار، نثر و سبک بسنده نکرده و بن مایهها و مضامین نابی که در طول تاریخ بشر به آن دست یازیده است را در فضای نمادین و گاه رازگونه مطرح کردهاست. از این رو رمان برج ۱۱۰ به هیچ عنوان برای عوام مناسب نیست و فرهیختگان هم میبایست با حوصله و صرف زمان بسیار به رصد مبانی و مباحث چند لایه اثر بپردازند و در نهایت به درک اصولی دستیازند.
بر این اساس رمان مذکور برای نویسندگان داستان میتواند الگوی مناسبی باشد چه از جنبهی ساختاری و چه از جمله به کارگیری واژگان و شیوهی روایتی بهکار گرفتهشده. اشاره به این نکته ضروری است که حجم بالای واژگان بدیع و نو آنقدر زیاد است که مخاطب میبایست فرهنگ واژگان با خود داشته باشد. لذا میطلبید تا در پینوشتها معانی واژههای نامانوس و گنگ ارائه میشد. با اینحال میتوان اثر یادشده را هماندازه تاریخ بیهقی دانست. بیشک اثر یادشده از جنبهی ساختاری، سبک داستاننویسی و نثری فخیم میتواند به این اثر پهلو زند و ماندگار شود. نویسنده خود بر این باور است که اثرش در گونهی ادبیات دینی قرار میگیرد، با این اوصاف رمان برج ۱۱۰ روایتگر مباحث هستیشناسی، دینی، جامعهشناسی، سیاسی، روانشناسی و فلسفی است. تمامی تجارب، باورها و دستآوردهای بشری در این اثر به بوته نقد سپرده شده است. بخشهایی از مباحث مطرحشده در لایههای رویین اثر گفتهشده و بخشهای عمدهی آن در لایههای زیرین قرار گرفتهاست. هر چند که در دل اثر ردپایی از بینش جبرگرایی دیده میشود و نویسنده در فضا و مکانهای مختلف بر این مسئله تاکید میورزد؛ با اینحال در بطن اثر سعی شده تا تمامی نظرات و باورهای بشری واکاوی شود. داستان در فضای وهمانگیز و پررمز و راز شروع میشود تا این ایده را در ذهن مخاطب جاسازی کند که مرز میان حقیقت و توهم بسیار نزدیک است و انسان در گذر زمان همواره در تشخیص حقیقت و جداسازی سره از ناسره ناتوان بوده و اگر هم به حقیقت نزدیک شده با سختی بسیار روبرو شدهاست. طرح این مسئله در ابتدای داستان ممکن است عاملی باشد تا مخاطب در ابتدا نتواند با اثر رابطه حسی مناسب برقرار کند. هر چند که داستان با سوالات بیشمار راوی مواجه میشود و همان سوالها میتواند حالت تعلیق ایجاد کند؛ اما قرار دادن حقیقت در کنار توهم و بهرهوری از فضای وهمگونه در بدو کار، فضای گنگ و نامحسوسی را ایجاد میکند که به نوعی میتواند عامل دوری مخاطب از اثر باشد. این فضا با شدت و ضعف تعمدی تا پایان داستان حفظ میشود و در غالب صحنهها مخاطب خود را همچون اثر ارزشمند آلیس در سرزمین عجایب در مکانهای نامتعارف، فراحسی و تخیلی مییابد. براین اساس رمان برج ۱۱۰ را میتوان با اثر نمادین و رازآلود آلیس در سرزمین عجایب همسان دانست، با این تفاوت که رمان آلیس در سرزمین عجایب در حال و هوای دنیای کودکان خلق شدهاست. داستان علیرغم اینکه برای بزرگسالان خلقشده است، در ژانر ادبیات کودکان قرار میگیرد. اما رمان زنوزی درگونه ادبیات بزرگسال جامیگیرد.
از آنجایی که راوی داستان، هم به طرح مبانی نظری عمیق میپردازد، هم مستقیما با مخاطب خود بحث میکند و هم به نقد خود اثر میپردازد؛ میتوان اثر یادشده را فراداستان دانست. قابل ذکر است که در اواخر سال ۱۹۶۰، بر اساس نقطهنظرات ویلیام گیس (william H. Gass) فرا داستان (metafiction) به داستانی اطلاق میشود که دربارهی خود داستان باشد. درآن دوران به دلایل مختلف، داستانی پا به عرصهی وجود نهاد که به وضوح در ارتباط با اعتبار خود داستان صحبت میکرد. در پایان اشاره به این نکته ضروری است که اثر به نیت حضرت علی(ع) نگاشته شدهاست و با شواهدی که در دست است مورد تائید امام اول شیعیان قرار گرفتهاست.
به نقل از مجله ادبی الفیا